ایرانیان دارای دو تابعیت نقش مهمی در بقای جمهوری اسلامی بازی میکنند، نقشی که متاسفانه کمتر به آن پرداخته میشود.
اگر در زمان قاجار رفت و آمد بازرگانان و دانشجویان بین اروپا و ایران موجب رشد افکار نو و متمدنانه می شد، امروز رفت و آمد میلیونها ایرانی دو پاسپورته به ایران و خارج به یک عامل بازدارنده در راه تغییر رژیم اسلامی به یک رژیم آزادی خواه و دمکرات تبدیل شده است.
اوضاع شیر تو شیر در ایران و در منطقه و آشفتگی عمومی اوضاع دنیا همه به جمهوری اسلامی کمک کرده اند بر سر قدرت باقی بماند. طولانی شدن عمر رژیم بیگانه با تمدن، به مهاجرت میلیونها ایرانی دامن زده است. اگر مهاجرت ایرانیان در دهه وحشت شصت عمدتا سیاسی بود، ایرانیان مهاجر در ۲۰ سال گذشته عمدتا به دلایل اجتماعی و اقتصادی به خارج رفته اند.
اینک شاید به تخمین از یک جمعیت پنج میلیونی بشود حرف زد که با داشتن دو پاسپورت پایی در ایران و پایی در خارج دارد. این ایرانیان عمدتا طرفدار بقای جمهوری اسلامی هستند، چرا که تنها ادامه وضع نابسامان موجود میتواند به وضع این ایرانیان سر و سامان بدهد.
اینان در سایه رژیم زندگی میکنند. شیوه رفتارشان چه بسا مورد قبول رژیم نباشد، با این حال تحمل میشوند. رژیم به پول و به لابی اینها در خارج نیاز دارد و اینها نیز به رژیم محتاجند و هز دو محتاج دعایند که وضع شیر تو شیر ادامه یابد.
در میان این جور ایرانیان همه رقم آدم پیدا می شود، تبعیدی تواب، تاجر، ساواکی، مهندس، دکتر، بازاری، اقوام و آشنایان پاسداران و بسیجیها و نوکیسه های از قبل جنگ و رژیم پول و پله دار شده و غیره.
چیزی به اسم "انتخابات" عمدتا دغدغه رژیم و دللا لان بین المللی از یک سو وهمین ایرانیان دارای دو پاسپورت از سوی دیگر است. بخصوص ایرانیان دوپاسپورته (ییلاق قشلاقی ها) نقش مهمی در بقای جمهوری اسلامی ایفا میکنند. مردم عادی چندان با انتخابات کاری ندارند.
مردم عادی که از زور فقر دخترشان، تنشان یا کلیههایشان را میفروشند، ظاهرا هموطن دو پاسپورته ها هستند، اما به زحمت با آنها تماس دارند. تماسی اگر حاصل شود بیشتر به رابطه نوکر و آقا میماند.
وضع ایران هرگز چون امروز بحرانی و در این حال عجیب و غریب نبوده است.
با ادامه حکومت رژیم اسلامی هر خطری ایران را تهدید می کند، از جنگ داخلی و تجزیه کشور گرفته تا حمله خارجی و بمباران تاسیسات اتمی و نظامی.
حکومت اسلامی خطرات را تولید و صادر می کند، الباقی را هم وارد می کند.
کمترین احتمالی که هست این است که در آن خراب شده، قبل از آن که واقعا خراب شود، آزادی و دمکراسی بر قرار شود.
آزادگان را قبلا هزار هزار کشته اند.
بقیه را هم هر جا بیابند باز می کشند، تا وضع شیر تو شیر ادامه یابد.