شاید این حرف عدهای را خوش نیاید: متاسفانه جنبش برای حرکات خود به حرکات چند روحانی اصلاحگرا چشم دوخته است. این خطای بزرگی است.
بی تردید باید از حرکات مثبت روحانیون طرفدار اصلاحات در افشای جنایات و فشار آوردن به حکومت استقبال کرد، اما نباید به آنها وابسته شد. این جنبش سر و سرور ندارد و نیازی هم به آنها ندارد. هر کس از سران که با جنبش همراه شد، سروری خود رانشان داده است. هر که هم همراه نشد یا میانه راه جا زد، جا می ماند. جنبش در هر حال به راه خود ادامه می دهد.
شرکت هاشمی در نماز عید فطر خیلی ها را مأیوس کرد. در پی آن، برای امید دادن به خود، اخباری انتشار یافت تا اسباب دلگرمی دلسردان را فراهم آورند:
(مثلا این خبردر بالاترین: لحظه ورود هاشمی به صف نماز عید فطر و امتناع وی از ایستادن در کنار احمدی نژاد)
این جوراخبار، حتی در صورت صحت، حقارت آمیزند. با وجود یک نیروی عظیم اجتماعی و پشتیبانی بین المللی، این جنبش سرشار از نیرو و غرور است. این جنبش باید خود را باور کند و دست به عبای کسی نیاویزد.
منم موافقم اما اگر هاشمی هم جنبش سبز رو رها کنه (البته طبق یه منبع معتبر هاشمی هرگز این کار رو نمی کنه شاید به نظر کوتاه امده باشه اما اون هر چی باشه 30 40 سال تو سیاست بوده شاید صلاح دونسته)دیگه خ.ر و ا.ن حراسی از کشتن همه ی ما ندارن البته ما هم حراسی از مردن نداریم در پایان به قول داریوش:مارازسر بریده می ترسانی ماگرزسر بریده میترسیدیم در محفل عاشقان نمی رقصیدیم.
پاسخحذف