۱۳۸۸/۱۰/۸

فکر کنم به زودی فریاد زدن زیر مشت و لگد و چاقوی مزدوران هم خشونت طلبی محسوب شود !



جمع کنید بساط این بحث های سوپردولوکس عدم خشونت را. مردم فقط کمی از خودشان دفاع کرده اند، همین !
اول ثابت کنید در تظاهرات مردم شرکت داشته اید، ثابت کنید در خیابان مشت و لگد و باتوم خورده اید و هیچ واکنشی نشان نداده اید، بعد نسخه بییچید.
تردید نیست که خشونت و خشونت طلبی محکوم است. اما در برابر یک رژیم جنایتکار، حد اقل واکنش به کنش خشونت، که واکنش طبیعی دفاع از خود است، کاملا مجاز است.

فکر کنم به زودی فریاد زدن زیر مشت و لگد و چاقوی مزدوران هم خشونت طلبی محسوب شود!


مردم شریف و تحت ستم ایران که علیرغم انواع تضییقات و تهدیدات، برای آزادی خواهی به خیابانها می آیند، از همه سو در فشارند: از یک سو درمعرض گلوله مزدوران و مشت لگد و چاقوی لباس شخصیها و باتوم پلیس، از سوی دیگر فشار عده ای در کنار گود که توصیه می کنند حتی اگر بشدت کتک می خورید و سرو صورتتان خونی است، فریاد نزنید، مبادا که به خشونت طلبی تعبیر شود.

این کاسه های داغتر از آش وطنی ظاهرا از مهاتما گاندی هم گاند یترند. موقع بخور بخور هم از هر بخوری بخورترند و آش و کاسه را یک جا می خورند. فقط موقع کتک خوردن از لباس شخصی ها، شخصا در صحنه حضور ندارند و بیرون از گود نظارت می کنند.



۱۳۸۸/۱۰/۱

بزرگمردی که در زمان حیات جز رنج و جفا چیزی ندید و قدر‌ش آن طور که باید و شاید دانسته نشد



شرط اصلی‌ رهبری در حکومت اسلامی بیرحمی است، که بزرگمردی چون منتظری فاقد آن بود. منتظری انسان فروتن، بزرگوار و فقیه عالیقدری بود که در زمان حیات قدر‌ش آن طور که باید و شاید دانسته نشد.


در کشور ما به علت ستمدیدگی دیرینه تاریخی‌، ایستادگی در برابر ستم خیلی‌ بیش از اندیشه سیاسی اهمیت دارد. حق هم همین است.
منتظری گرانقدری خود را نه به توضیح المسایل خود، که به رفتار و کر‌دار انسانی‌ خود در زمان حکومت ضد انسانی خمینی و خامنه ای مدیون است.

ایستادگی مردانه او مقابل خمینی و دفاعش از زندانیان بی‌ دفاع از یکسو، و حمایتش از جنبش سبز از سوی دیگر،
هرگز از خاطرها نخواهد رفت.



۱۳۸۸/۹/۳۰

تمرین برپایی "ارتحال جانگداز" برای خامنه ای !



بنا به گزارشات موثق، بیت رهبری سخت مشغول تمرین برپایی یک ارتحال جانگداز برای خامنه ای است، تا اگر یکباره اجل رهبر سر رسید، غافلگیر نشوند.
از این رو لباس شخصی ها و ماموران حفاظت بیت ماموریت یافته اند چاقوکش ها و عربده کش های محلات را به همراه یگانهایی از نیروهای بسیج در دسته های ویژه سینه زنی متشکل کنند تا موقع ارتحال دم دست و آماده باشند.
این دسته ها مرتبا در بیت مراسم تشییع خامنه ای را تمرین می کنند تا حتی الامکان جانگداز و سوزناک جلوه کند.
بنا به همین گزارش خود خامنه ای هم پیوسته به مراسم ارتحال جانگداز خودش سر میزند و تذکراتی برای هر چه سوزنا ک تر برگزار شدن مراسم به سینه زنان و سایر مسولان بیت می دهد.
"عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، جنتی آزاده صاحب عزاست امروز" از جمله شعارهایی است که مکرر تمرین می شود.



۱۳۸۸/۹/۲۸

اسمال تیغ زن : " می خاییم بینیم کی جرات داره با ما جنگ نرم کنه..."




"ما می خاییم بینیم کی جرات داره با ما جنگ نرم کنه، تا خرخرشو نرم نرم با این تیغ ببریم..."
فرازی از سخنان اسمال تیغ زن در همایش حامیان کوثر بیت رهبری.

بنا به گزارش، نحوه جویدن نرم خرخره نیز در این همایش توسط جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت مبارز تهران، به نمایش در آمد و متعاقبأ در مورد استفاده از خرخره معترضین به جای آدامس بحث کارشناسی شد. در پایان به سوالات حضار پاسخ داده شد.
همایش با اقامه نماز جماعت به امامت مقام عظمای ولایت به پایان رسید. انتهای پیام

گفتنی است که خبر فوق، دقایقی بعد از خروج، از سایت ایسنا برداشته شد.



۱۳۸۸/۹/۲۷

دو کاریکاتور : خطر تجزیه ایران با ادامه حکومت آخوندی








چگونه با زورچپان کردن احمدی نژاد ایران تجزیه می شود.


سوال معنی دار کاریکاتوریست : چه کسی با چکش میخ احمدی نژاد را بر ایران می کوبد؟


منبع:

Quelle (via MEMRI): Al-Sharq Al-Awsat (London), 6. August 2009

http://freeirannow.wordpress.com/category/karikatur/page/3/










خامنه ای : همه چیز تحت کنترله !


منبع:

Karikaturist: Hassan Bleibel

Quelle (via MEMRI): Al-Mustaqbal, Libanon, 20. Juli 2009




۱۳۸۸/۹/۲۵

خامنه ای دیوانه (کاریکاتور)



کاریکاتور



منبع:
http://www.toonpool.com/cartoons/Crazy%20mullah_48985




۱۳۸۸/۹/۱۷

ملت ایران ولایتمدار نیست؛ ولایت ستیز است !



یک واژه جدید از فرهنگستان ولایت : ولایت گریز!
چنین که می نماید از چیری به اسم ولایت گریزی نیست.

در فیلمهای تظاهرات ۱۶ آذر این شعار با حروف بسیار درشت روبروی در دانشگاه تهران به چشم می زند: «عید امامت و ولایت بر مردم ولایتمدار ایران اسلامی مبارک باد». این جمله ظاهرا عادی - که همه جا ی "ایران اسلامی" دیده می شود و مدام در رسانه های رژیم تکرار می شود - اصلا عادی نیست. ولایت با فرهنگ ایران نمی خواند. کودتاگران می خواهند آنرا زورچپان کنند.
آنها می کوشند ایران را ولایتستان کنند.

برای مردم عادی، ولایت آش کشک خاله است. این مردم ولایت زده اند (فلک زده سابق).
مردم عادی اگر بخواهند زمین و امکانات دولتی بگیرند، باید مسخ (بسیجی، پاسدار یا لباس شخصی) بشوند. به این جور آدمها، اگر خوب مسخ شوند، ولایتمند می گویند.
اما «خودی» هایی كه سبز شده اند یا دارند می شوند، حساب دیگری دارند؛ آنها ولایت گریز نامیده می شوند.

عمال ومشاوران بیت «رهبر» می‌ کوشند با کلمات و ترکیبات منحوس دیگری از ولایت (ولایت خواهی‌، ولایت دوستی، ولایت جویی، ولایت اندیشی،...) فرهنگ ایران را تا می‌ توانند، بیالایند. اما غافلند از این که ملت ایران ولایتمدار نیست؛ ولایت ستیز است.

ولایتمندان و ولایتمداران مثل جن از بسم الله این کلمه از فرهنگستان ملت می‌ ترسند: ولایت ستیز !



۱۳۸۸/۹/۱۳

به این خبر دقت کنید و عواقب آنرا پیش خودتان مجسم کنید



این جور خبرها در میان اخبار دیگر گم می شوند، اما این چیزی از درد و رنج این آدمهای شریف نمی کاهد:

چند کارگر نیشکر هفت‌تپه به دلیل زندان رفتن، اخراج شدند

این کارگران به علت شرکت در اعتراض های کارگری زندانی شده و سپس به دلیل غیبت "غیرموجه" از کار بیکار شده اند.
در موارد بسیار دیگری هم کارگران ماه ها حقوق نگرفته و اعتصاب کرده
و موقع اعتصاب مورد حمله نیروهای سرکوبگر قرار گرفته اند.
این کارگران در اکثر موارد تنها نان آور خانه اند و در شرایط عادی نیززندگی بخور و نمیر دارند، چه رسد به اینکه چند ما ه حقوق نگیرند و زندانی شوند.
مشقت زندگی این کارگران و خانواده هایشان غیرقابل تصور است.

حکومت "مستضعفان" بلایی به سر کارگران ایران آورد، كه کثیف ترین حکومت های سرمایه داری حتی از تصورش شرم می کنند.



۱۳۸۸/۹/۱۲

فکاهی نامه ملا نصرالدین صد سال پیش به اهمیت سکولاریسم پی برده بود !




ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم :
فکاهی نامه "ملا نصرالدین" صد سال پیش به اهمیت سکولاریسم پی برده بود.

در این کاریکاتور می بینیم كه یک آخوند و یک معلم را در دو کفه ترازو گذشته اند و آخوند از معلم سنگینتر است !
این باعث هلهله اسلامیان می شود كه سنگینی وزن آخوند پرخور را نشانه اعتبار بی
شتر او می دانند. این به معنی تقابل دین و دنیا و علوم دینی و علوم انسانی است. هما ن كه به کشتار دانشجویان در به اصطلاح "انقلاب فرهنگی" خمینی برای اسلامیزه کردن دانشگاه ها منجر شد. تاکید اخیر خامنه ای در مذموم شمردن علوم انسانی هم ناظر به همان است.

مرتجعین
دین و دولت را جدا نمی دانند، یکی می دانند. می خواهند دین حاکم باشد.

سی سال جنایت ولایت فقیه به همه نشان داده است كه حکومت دین چه معنی دارد.


پانویس:

در رواج ایده سکولاریسم در زمان مشروطه اندیشه های
میزا فتحعلی آخوند زاده بسیار مهم بود. او از جمله اولین متفکرانی بود كه به ضرورت "رفرم اسلامی" (قابل قیاس با پروتستانیسم در اروپا) پی برد. عده ای او را به همین دلیل لوتر شرق می نا مند.



منبع:

http://www.alfred-toepfer-stiftung.de/typo3temp/pics/81b2020abb.jpg
http://www.alfred-toepfer-stiftung.de/index.php?id=515&L=0



۱۳۸۸/۹/۱۱

سفیها ابلها، قاتل رهبرا، رها کن ایران ما را، رها کن !



سفیها ابلها،
وقیحا فقیها،
ذلیلا خائنا
،
مطلقا حاکما،
جانیا والیا،
قاتل
ا رهبرا،
عظما ظالما،

میازار آزادگان را

رها کن دیار ما را
ایران ما را

رها کن !



۱۳۸۸/۹/۱۰

راز شاهکارهای رنه ماگریت : من نقاشی را بکار می گیرم تا اندیشه را مرئی کنم



Die Blankovollmacht, 1965



"چیزهای قابل دیدن می توانند نامرئی باشند. زن اسب سواری که از جنگل می گذرد، ابتدا دیده می شود، بعد دیده نمی شود، ولی آدم می داند که اسب سوار آنجاست، هر چند که دیده نشود.

در این تابلو زن اسب سوار درختها را پنهان می کند، درختها هم به نوبه خود او را پنهان می کنند. اما فکر ما هر دو را در بر می گیرد، مرئی و نا مرئی را.

من از نقاشی استفاده می کنم تا فکر کردن را قابل دیدن کنم."

رنه ماگریت، استاد مسلم نقاشی سوررئالیسم



منابع:

http://www.kulturtussi.de/texte_zur_kunst/die_macht_der_bilder_-_rene_magritte.shtml

http://www.suspectguru.com/images/museum/rene-magritte-die-blankovollmacht.jpg

http://thumbnail035.mylivepage.com/chunk35/518756/459/small_magritt_12.jpg.jpg

http://www.fine-arts-museum.be/site/EN/default.asp



حقوق زنان در اسلام !



کاریکاتور: حقوق زنان در اسلام


منبع:

http://www.kunstsam.de/karikatur_frauenrechte_islam.html
http://www.kunstsam.de/karikatur_frauenrechte_islam.jpg




از این بهتر نمی شود اثر توییتر را بر سرو روی خامنه ای و احمدی نژاد نشان داد !


کاریکاتور:

Cartoon by John Cole

عنوان اصلی : توییتر بر سر و روی ملا ها


منبع:

http://elyakatz.files.wordpress.com/2009/06/twitpicthankstweeps13106801.jpg
http://elyakatz.wordpress.com/2009/06/21/twittering-on-iranian-mullahs




۱۳۸۸/۹/۴

خامنه ای شیاد !



کاریکاتور:

- سازمان ملل با بلند گو : رهبران ایران، ازبمب اتم دست بردارید، در عوض ما هم به شما کمک می کنیم به دنیای مدرن بپیوندید

- خامنه ای و شریکش از خنده ریسه می روند

(شعار روی دیوار: مرگ بر کافر)



منبع:

http://atlasshrugs2000.typepad.com/atlas_shrugs/images/iran_nukes.gif



۱۳۸۸/۸/۲۹

زیبایی شناسی آخوندی : چه خوشگل و هوس انگیز شدی !




کاریکاتور : عشق آخرالزمانی



پانویس:
این کاریکاتور اثر ماهرانه ای از راجر اشمیت آلمانی است.
جالب این است كه خارجیها کاریکاتورهای از محیط فرهنگی ما را به این خوبی و روشنی می کشند.



منبع:
http://www.karikatur-cartoon.de/bilder/geile-burkha.jpg





۱۳۸۸/۸/۲۶

کسی كه با شیر زنان ایران در بیفتد، ور می افتد. این یک حکم قاطع تاریخی است. یقین بدانید !




قابل توجه حکومت ترور اسلامی


در یک نکته تردید نیست : کسی كه با شیر زنان ایران در بیفتد، ور می افتد. این یک حکم قاطع تاریخی است !





۱۳۸۸/۸/۲۴

کاریکاتوری از صد سال پیش : مار و عقربهای عمامه به سر به جان مشروطه افتادند !









این کاریکاتورها از فکاهی نامه "ملا نصرالدین" است و تقابل مشروعه و مشروطه را می نمایاند: همانطور که می بینیم، مار و عقربهای عمامه به سر به جان فرشته مشروطه افتاده اند.

اگر می بینیم آخوندها قدرت را چارچنگولی چسبیده اند و برای حفظ آن خباثت و جنایت می کنند، برای آن است که برای به چنگ آوردن آن قرنها کمین کرده بودند.
آخوندها همیشه در قدرت شریک بودند. آنها در انقلاب ۵۷ فرصت یافتند كه کل قدرت
را قبضه کنند.

درهمین فکاهی نامه کاریکاتور دیگری هم هست كه آرزوی آزادیخواهان را نشان میدهد: در حالی که آزادیخواهان در بهشت به سر می برند، مرتجعان در آتش جهنم می سوزند.




پانویس:

"ملانصرالدین" نام نشریه‌ای بود که به سردبیری جلیل محمدقلی‌زاده به زبان ترکی آذربایجانی و گاهی اوقات به زبان روسی منتشر می‌شد. این نشریه در ابتدا در تفلیس (از ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۷) منتشر می‌شد و سپس در تبریز (در ۱۹۲۱) و باکو (از ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۱) انتشارش ادامه یافت.
این نشریه که به انتقاد از حکومت‌های ایران و عثمانی و نیز خرافات و عادات مردم قفقاز و کشورهای اسلامی می‌پرداخت نقش مهمی در بیداری مردم و جنبش مشروطه ایران داشت.
میرزا علی‌اکبر صابر با نام مستعار هوپ‌هوپ در آن اشعار انتقادی خود را منتشر می‌کرد.
کاریکاتورهای آن که به دست عظیم عظیم‌زاده و اسکار شیمرلینگ و یوزف روتر آلمانی کشیده می‌شد از شاهکارهای کاریکاتور سیاسی و اجتماعی است.
این روزنامه تأثیر زیادی بر نشریه صوراسرافیل داشت.
انتشار ملانصرالدین مهم‌ترین کار فرهنگی جلیل محمدقلی‌زاده بود و دشمنان زیادی از مستبدین و ملایان برای او ساخت. روزنامهٔ ملانصرالدین نوشتارهایی روشنفکرانه و اصلاح‌طلبانه داشت و این امر باعث شد تا مسلمانان به تکفیر و آزار مدیر، کارکنان و حتی فروشندگان آن دست بزنند.
دستگاه سانسور تزار و نيروهاي سياه فئودال هم به دست و پا افتاد . با نشر هر شماره بر تعداد دشمنان و بدخواهان افزوده مي شد و روحانيان در مساجد و منابر ناشرين و خواندگان آن را لعن و تكفير مي كردند و آنان را دشمن اسلام مي خواندند.
محمدقلی‌زاده ناچار شد برای گریز از تعرض مسلمانان در محله گرجی‌نشین تفلیس اقامت کند. در بایگانی شخصی دست‌نوشته‌های جلیل محمدقلی‌زاده، نامهٔ یک مسلمان تندرو در ده قاسم‌کندی دیده می‌شود که محمدقلی‌زاده را با دشنام شدید تهدید به قتل و خونریزی کرده‌است.



منابع:
- ملانصرالدین جلیل محمدقلی‌زاده، به کوشش محسن قشمی، تهران: نشر ثالث، ۱۳۷۶. صص۲۷-۲۹، شابک
- آرين پور، يحيي. (1372). از صبا تا نيما. تهران: زوار.ج2

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=95438

منبع تصویرها:
http://www.nobahaar.com/post/14.htm





حذف یارانه، تمهیدی برای ذوب شدن در ولایت سرمایه جهانی !



حذف یارانه، تمهید ولایت فقیه برای ذوب شدن در ولایت سرمایه جهانی: یک "درود بر آمریکا"ی غلیظ، برای حفظ قدرت ولی مطلق فقیه واسمال تیغ زنهای پاسدار.
تلاش چاپلوسانه برای کمک به حل بحران سرمایه جهانی از کیسه خلیفه.



۱۳۸۸/۸/۲۱

"رهبر" در حال رهبری کردن !



کاریکاتور با عنوان اذان از مناره !



منبع:
https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhwQ0Mt2QlhHOrKKK5axE5YRdq6kxlEa13J6QlkjvHXKG9y5EHx8qNI2JKz3AT1nfnV1xtyfNrY-L_FFQRoUByeolFGvLOzH2SESvglDmpjbDoeeCbcXXrHyaHdhVQu9vnCEulsLaT5UYM/s400/Iran+ayatollah_sniper_crtn.jpg




اشتراک آخوندها و نازیها : کتابسوزان




هاینریش هاینه: «جایی که کتابها را بسوزانند، کار به سوزاندن آدمها هم خواهد کشید.»



منبع:
http://hiram7.files.wordpress.com/2007/09/iran-now.jpg





۱۳۸۸/۸/۲۰

دستورالعمل جدید سپاه: درختان موظفند برگهای منقش به آیات قرآن تولید کنند



بنا به این دستورالعمل، برای ادامه فعالیت در طبیعت، درختان موظفند برگهای مشکی، قهو ه ای یا خاکستری ایجاد کنند یا اینکه میوه های خود را بکلی بدون برگ تولید کنند.

در صورتی كه سبز شدن درخت اجتناب ناپذیر باشد، باید برگها منقش به آیات قرآن باشند. در صورت تخلف، درخت متخلف قطع، و صاحب درخت دستگیر می شود. در صورت وقوع جرم در جنگل، کل جنگل به آتش کشیده می شود، تا چشم فتنه از کاسه درآید.

در این اطلاعیه اظهار امیدواری شده است كه، پس از خنثی شدن توطئه رنگی دشمن در صحنه اجتماع، در صحنه طبیعت نیزبا حذف بهار و سیطره ولایتمدارانه زمستان، امکان هرگونه مانور از دشمن سلب گردد.




۱۳۸۸/۸/۱۸

آزادی مطبوعات به سبک آخوندی !



آزادی رو اینجوری زیر پام پرس می کنم !



اینجا یک شرح مختصر لازم است:

Pressefreiheit آزادی مطبوعات معنی می دهد.
اینجا یک بازی ظریف و نیشدار با کلمات صورت گرفته: Presse در حالت اسم
، مطبوعات معنی می دهد. فعل پرس کردن (press)، هم به معنی چاپ کردن است، هم فشردن و له کردن.
اینجا آخوند دارد می گوید آزادی مطبوعات را رعایت می کند، اما در واقع مطب
وعات را در سطل زباله زیر پا له می کند.


منبع:
http://www.karikatur-cartoon.de/bilder/mullah.jpg






راه دور و نزدیک: در مورد معذرت خواهی مخملباف از آمریکا




نمی دانم اینها که بدو بدو این راه دور را می روند، تا بابت گروگان گیری از آمریکا عذر بخواهند،
چرا همینجا، در همین نزدیکی، بابت همکاریشان با رژیم در سرکوبهای دهه سیاه شصت،
یک
تُک پا نمی روند از بازماندگان ترور آن سالها معذرت بخواهند؟




خطرناک ترین سلاح رژیم ایران کدام است؟ (کاریکاتور)


کاریکاتور:

- سلاح اتمی
- سلاح بیولوژیکی
- سلاح آخوندی



منبع:

http://www.worldpresscartoons.com/wp-content/uploads/2009/08/Dengerous-mullah-21082009-by-iranploiticalclub.net.jpg




خیلی ها از ترس مرگ اصلا به دنیا نمی آیند...


من این را از خیلی ها شنیده ام
!




۱۳۸۸/۸/۱۶

دیگر بس است کتک خوردن و کتک دیدن : عدم خشونت، عدم واکنش نیست !



رژیم با کتک زدن وحشیانه مردم وحشت ایجاد می کند و ما با پخش این فیلمها - خواسته یا ناخواسته - به رژیم کمک می کنیم.
این شکلی از جنگ روانی است. رژیم آبرویی ندارد كه از دست بدهد و هیچ بدش نمی آید این فیلمها توسط مخالفان پخش شو
ند.

اگر فکر می کنیم با عدم واکنش، سادیست های اسلامی از رو می روند و "سبز" می شوند،
کور خوانده ایم. علف زیر پایمان سبز می شود و آنها سبز نمی شوند! آنها در کتک زدن مرز نمی شناسند.

از شمار تظاهرکنندگان دارد کاسته می شود، زیرا مردم در برابر خشونت رژیم خود را بی دفاع می بینند.

صحنه مبارزه چراگاه نیست و مردم گوسفند نیستند كه به سوی گله گرگها روانه شوند.
دفاع از خود
، خشونت نیست. واکنش غیرتمندانه به رفتار ناجوانمردانه جنایتکاران خیلی موثرتر است تا رفتار منفعلانه دیدن فیلمها.

اشتباه نشود: باید از جنایت رژیم فیلم گرفت و فیلمها را پخش کرد. از افشای جنایات رژیم به هیچوجه نباید باز ایستاد. اما به موازات آن باید با سازماندهی
و تاکتیک های مناسب به دفاع از مردم پرداخت.





"آزادی" از زندان / رژیم ترور، زندان را دو قسمت کرده است: سلول زندان، سلول خانه !



کودتاگران هم با زندانی کردن مبارزان "اقتدار" نشان می‌‌دهند، هم با نحوه "آزاد" کردن آنها !

رژیم کودتا سالها در تدارک اعمال "اقتدار" در جنگ روانی بوده است. بخشی از این جنگ روانی را رژیم در نحوه برخورد با زندانیان سیاسی نشان می دهد.
رژیم نمی گذارد زندانیان به عنوان قهرمان زندان را ترک کنند.
زندانیانی كه بعد از تحمل شکنجه های جسمی - روانی "آزاد" می شوند، دیگر آنی نیستند، كه بودند. رژیم با سیستم اعتراف گیری خود، چنان زندانیان را له می کند، كه سالها طول می کشد تا آنها بتوانند خود را جمع و جور کنند. زندانیان "آزاد شده" عمومأ با وثیقه های سنگین به "مرخصی" فرستاده می شوند و از دایره ترور رژیم خارج نمی شوند.
در واقع رژیم ترور، زندان را دو قسمت کرده است: سلول زندان، سلول خانه.
"آزادی" زندانیان در واقع به این معنی است كه آنها از بند انفرادی (سلول زندان) به بند عمومی (جامعه) منتقل می شوند.


رژیم با شکنجه و اعتراف گیری، از زندانیان چیزی می‌‌سازد، که دیگر از لحاظ سیاسی بدرد نخور می‌‌شوند. اعتماد به نفس آنها گرفته می‌‌شود و باور پذیری جامعه هم نسبت به آنها متزلزل می‌‌شود.
آنها روی دست جامعه می‌‌مانند: اگر اعدام می شدند، می شد برمزارشان مراسم سیاسی برگذار کرد، اگر هنوز زندانی می بودند، می شد، در تلاش برای آزادیشان، متحد شد.
رژیم کودتا با آزاد کردن آنها سعی‌ در متفرق کردن ما دارد. رژیم می‌‌کوشد با به سخره گرفتن مبارزان، نفس مبارزه را مسخره کند. زندانیان "آزاد" شده تابلوهای متحرکی می شوند برای ایجاد ترس و اشاعه یأس و بی اعتمادی در دیگران.

رژیم شیوه سرکوب و ترور را متناسب با قدرت مخالفانش تنظیم می کند. متاسفانه مخالفان بیشمار رژیم به علت نداشتن سازمان و برنامه، سردرگم عمل می کنند:
معلوم است که باید همچنان برای آزاد کردن زندانیان تلاش کرد، ولی همزمان باید با ترفندهای جنگ روانی رژیم مقابله کرد.

نباید گذاشت زندانیان آزاد شده آلت دست رژیم قرار گیرند.
بهترین کار برای رسیدن به این هدف، ادامه بی وقفه مبارزه و افشاگری در صحنه های مختلف است. رژیم را باید مدام مشغول داشت. با شرکت هر چه گسترده تر در اعتراضات و تظاهرات، می شود به رژیم نشان داد، که با تحقیر زندانیان نمی تواند اراده همرزمان را متزلزل کند.



۱۳۸۸/۸/۱۳

دم مردم گرم، دم عاشقان ایران گرم !



بعد از سی سال ترور
، مردم هنوز زنده اند. این اصلا عادی نیست؛ شگفت آور است!

چه شوری دارد این زندگی، چه رشدی، چه بالندگی، چه سرزندگی!

چه بذری است این زندگی، كه هر چه می کشند، باز جوانه می زند و سبز می شود !


گاز اشک آور خصم زبون (خامنه ای جبون)، به زودی زود، به اشک شوق آزادی میهن منجر می شود.




۱۳۸۸/۸/۱۲

رژیم گندیده آخوندی همه چیز را به گند کشید...



آخوندها نه فقط آیینها و سنتهای ملی ما نظیر مهرگان و نوروز؛ كه حتی سنتها، ارزشها، آیینها و فرهنگ خودشان را هم - كه خواسته یا ناخواسته با فرهنگ ما عجین شده بود - به گند کشیدند:

"برادر" و "خواهر"، بسیجی ها و گشت ثارالله و گشت ارشاد را تداعی می کنند و بوی بازجویی می دهند.
صدای "اذان" بوی خوب زنگ آخر مدرسه نمی دهد، بوی زندان می دهد و مثل صدای در آهنی سلول در ذهن جیرجیر می کند.
"حاجی" دیگر همسایه دیوار به دیوار نیست، شکنجه گر است.
"شله زرد" تاسوعا بوی خون و توطئه می دهد و "سحری"، طعم روزه های "سرگنجیشکی" کودکی را از دست داده است.

زندگی شیرین نیست:
پدر سه شیفته کار می کند و باز خرج نمی رسد،
برادر کلیه اش را دیری است كه فروخته وهنوز جهاز خواهر فراهم نشده است.
ما هر چه داریم، می فروشیم، تا خواهرمان خود را نفروشد.

زندگی تلخ شده است، آخوندی شده است.



۱۳۸۸/۸/۱۰

یک کار اساسی در سال اصلاح الگوی مصرف: در صورت تحریم ایران، از عبا و عمامه آخوندها بنزین بسازیم !



اگر ایران را تحریم کردند، می شود ازعبا و عمامه آخوندها بنزین ساخت.

هر کی می گه چه جوری، بره اخبار کشفیات علمی رو بخونه: محققان خود رژیم کشف کرد اند.
بنا به خبر روزنامه دولتی خراسان، محققان موفق به ساخت ماده ای شده اند كه قادر است هر نوع پارچه را به سوخت تبدیل كند. به این ترتیب می‌توان انواع لباس‌های كهنه و پارچه ها را به تركیبات سوختی قابل استفاده در خودروها تبدیل كرد. اینجا



۱۳۸۸/۸/۹

طاعون اگر به جان ایران می افتاد، به اندازه حکومت آخوندی مصیبت به بار نمی آورد !



جوانی نعمتی بود، كه زیر سلطه آخوندها از دست دادیم...

مصیبت های سی سال جنایت آخوندها را معمولأ با تعداد شهدا، مصدومین، زندانی ها و شمار خرابی ها ... می سنجیم. حق هم همین است. اما از یک چیز غافلیم: ما از بس مصیبت و مرگ دیده ایم، یک چیز را فراموش کرده ایم: زندگی، شادابی، شادی و جوانی.

از مشکلات سیاسی که بگذریم؛
حکومت آخوندی چنان زندگی عادی و روزمره را بر ما تنگ کرد، چنان لذت بردن از زندگی را محدود و هر گونه خوشی و شادی را به کاممان تلخ کرد، كه ما بکلی از یاد بردیم جوانی را، نشاط را، زندگی و سر زندگی را.

آنچه از دست رفت، زندگی بود.

ما زندگی را
، قبل از مرگ، از دست دادیم.




۱۳۸۸/۸/۶

شاهکار زائران ولایتمدار ایرانی : حمل مواد مخدر، و تماس فيزيكى با نامحرم بويژه در كنار حجر الاسود !



"اخلاق اسلامی" كه می گویند، همین را می گویند: بعد از سی سال حکومت اسلامی
، ترویج اخلاق دینی، زهد و پرهیزگاری و"ولایتمداری"، بعضی زائران ایرانی كه به حج "مشرف" می شوند، با خودشان تریاک و هرویین حمل می کنند و در حَجَرالاَسود خودشان را به نامحرمها می مالند. (اینجا)

جالب این است كه همه این کارها را در خانه خدا
، درست جلوی چشم خدا انجام می دهند... جل الخالق!







پانویس:

  • بیش از هزار زائر ایرانی کعبه‌ طی هفت ماه گذشته‌ به‌ اتهام حمل مواد مخدر دستگیر شده‌اند.
  • در طول سال گذشته از 336 نفر از ايرانيان عازم عربستان جهت مناسك حج، حدود 7 كيلوگرم مواد مخدر كشف شده است. (پیک ایران)
  • حَجَرالاَسود سنگی است سیاه‌رنگ که بر دیوار پایه کعبه نصب شده است. حاجیان هنگام طواف کعبه آن سنگ را لمس کرده و می‌بوسند. در نظر ایشان این کار شگون خوب دارد.



استیصال خامنه ای : خبرنگارا رو بنداز بیرون...



استیصال خامنه ای:

خبرنگار
ا رو بنداز بیرون !

چه جوری... اینا همشون خبرنگارند !!




آمادگی برای تظاهرات گسترده ۱۳ آبان:
هر ایرانی یک رسانه



منبع:
https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgx_6-24eDFPnxHxnpVPTPj-NIdKkfsRyFSVGqD9FAlVfHexoEF98dvKM_ek-7uC8FZr5mCq0jUIxggB8H9jMp1LDOyiNNenV1Azb0yUxuYExI1ez3Dl96zrX7xBGqISYY_DLyXigsi64k/s400/iran+revolution+7.jpg




۱۳۸۸/۸/۵

باور بفرمایید...برای مصرف صلح آمیز خانگیه !


کاریکاتور:

واقعأ عرض می کنم...
خودتون ملاحظه بفرمایید ببینید چقدر صلح آمیزه !



منبع:

Mike Lane
( Baltimore Sun, Facts 20/2006)


http://www.hyscience.com/peaceful_iran_nuclear_bomb.jpg





۱۳۸۸/۸/۴

انقلاب اسلامی، تجاوز حوزه به دانشگاه بود...



انقلاب اسلامی
طغیان بی سواد ها علیه باسواد ها،
هجوم ده به شهر،
جهل به فرهنگ،
تجاوز حوزه به دانشگاه و،
پیروزی آخوند پنج زاری واسمال تیغ زن بود.

فحشا زیر چادر تکثیر شد،
خرافه ترویج و،
جنگ نعمت و،
عشق ممنوع شد.
گورستان، آباد و،
زندان، سراسری شد.

آخوند و سپاهی، غنی و
مردم شریف وطن، فقیرو کلیه فروش و خودفروش شدند.

عدالت، دست نایافتنی و،
آزادی، آرزو شد.



۱۳۸۸/۸/۳

بالا غیرتأ خمینی را دیگر سبز نکنید... جنایتکاری مثل خمینی سبز بشو نیست !



ما برای حفظ اتحاد، دندان روی جگر گذاشتیم و بر سبز شدن و سبز کردن خیلی ها چشم فروبستیم. اما دیگر تقدیس خمینی را نمی توانیم برتابیم.

جنایتکاری مثل خمینی سبز بشو نیست. او سیاهتر از آن است كه سبز شود. کمتر جنایتکاری در تاریخ به خونسردی او دسته دسته آدم کشت.

اگر بخواهد اینطور پیش برود، آنوقت در انتظارعبث آزادی، علف نه فقط زیر پایمان، كه بر گور خودمان و آیندگانمان سبز خواهد شد.




۱۳۸۸/۸/۲

بهو ش باشیم : رژیم کودتا دنبال ترفندی می گردد، تا خفت هسته ای را با یک جور جشن هسته ای با رقص و آواز "حق مسلم ما" بپوشاند !



رژیم دربدر دنبال ترفندی می گردد كه خفت هسته ای را با یک جور جشن هسته ای با رقص و آواز "حق مسلم ما" بپوشاند. از طرفی با سوء استفاده از احساسات ملی ن
سبت به غنی سازی، در میان مخالفان کودتا شکاف بیاندازد.
تعلل در امضای قرارداد و موش و گربه بازی با غرب به همین منظور صورت می گیرد.
دهها میلیارد دلار خرج غنی سازی و چند براب
ر آن صرف مخفی سازی و دروغ پردازی کردند، آخرش بعد از آن همه الدرم بلدرم و حلقه زدن کفن پوشها دور نطنز و... دست از پا درازتر برگشتند به سر خانه اول ومعلوم شد که فعالیت هسته‌ای ما اصلا هسته ندارد!

رژیم کودتا اصولأ مثل تریاکی ها عمل می کند: در مقابل مواد فروشان و لات و لوت های سر گذر خاضع و ذلیل است، اما در خانه "آقا" ست و به اهل و عیال و بچه ها "اقتدار" نشان می دهد.
مثال زنده اش همین تسلیم هسته ای بعد از آنهمه جیغ و داد هسته ای .
مثال قبلترش نوشیدن جام زهر آتش بس بعد از هشت سال جیغ و داد "راه قدس از کربلا می گذرد" و "جنگ اگر بیست سال هم طول بکشد ما ایستاده ایم" .
مثال قدیمیترش افتضاح مک فارلین،
قبلترش، گروگانگیری آمریکایی ها و آزاد کردن خفت بار آنها با پرداخت میلی
اردها دلار خسارت...

این رژیم تنها چیزی که می خواهد
، طول عمر بیشتر برای غارت بیشتر است.

‌ رژیم می کوشد با استفاده از اختلافات میان غرب، روسیه و چین و طولانی کردن مذاکرات با یک تیر چند نشان بزند: هم زمان برای ساخت سلاح هسته ای در مخفیگاه‌ها پیدا کند وازاین راه باج گیری کند، وهم مستقیم طرف صحبت آمریکا (و غیرمستقیم اسراییل) باشد
، و اگر شد، رابطه سیاسی رسمی با آمریکا برقرار کند.

با ایجاد رابطه مستقیم با آمریکا، کودتا گران سعی می کنند اپوزیسیون را دور بزنند و آینده سیاسی خود را تضمین کنند.

گیر کردن غرب در عراق و افغانستان، و ترس از لولوی تروریسم، به رژیم فرصت مانور کافی در هر زمینه ای می دهد.

تمام تلاش رژیم براین است، که با استفاده از اوضاع شیر تو شیر، خود را به عنوان یک شریک مورد اعتماد به غرب عرضه کند و از این راه آینده خود را بیمه کند.

با ادامه مقاومت مقابل رژیم، می توان این خواب و خیالها را نقش بر آب کرد.





۱۳۸۸/۸/۱

یک شاهکار مسلم : درماندگی خامنه ای را از این بهتر نمی شود تصویر کرد !



شاهکار مسلم هنر کاریکاتور.

این کاریکاتور را باید پوستر کرد.

رویدادهای بعد از کودتا و درماندگی خامنه ای را از مقابله با مردم، از این بهتر نمی شود تصویر کرد:
عبای سیاه خامنه ای در حال فرار از تظاهرات مردم، پود می شود و ذرات آن مثل کلاغهای سیاه پخش می گردد.

این کاریکاتور - بر خلاف آنچه معمولا از کاریکاتور انتظار می رود - ما را به خنده نمی اندازد. دیدن آن ما را به فکر فرو می برد و به آینده امیدوار می کند.
این کاریکاتور یک اثر روشنگرانه متعالی است.




کاریکاتور کار شرانک در ایند یپند نت:
Schrank in The Independent 21.06.09




۱۳۸۸/۷/۳۰

سیرت و صورت : (یک کاریکاتور پر معنا از احمدی نژاد)



کاریکاتوری از: Hanoch Piven

من کم دیده ام کسی چهره احمدی نژاد را مطابق عمل و رفتار جنایت پیشه او، به این خوبی و گویایی بنمایاند.

از ویژگیهای ممتاز این کاریکاتوریست این است كه او مشخصات شخص را با مشخصه های ملموس نشان می دهد.

چه چیز بهتر از چاقو می تواند یک قاتل بالفطره مثل احمدی نژاد را مشخص کند؟



منبع:

http://cuatrotipos.files.wordpress.com/2008/05/ahmedlowres.jpg
http://www.tlaxcala.es/pp.asp?reference=7602&lg=de




کاریکاتورهای جدید از آخوند اتمی !




ایران - امروز و فردا





اینجا نشان می دهد كه چگونه برنامه موشکی-اتمی حکومت اسلامی قیمت نفت را بالا می برد:



منبع:


http://www.friedenspaedagogik.de/service/karikaturen_fuer_die_bildungsarbeit/iran/iran_heute_und_morgen









عالیه !!! بی زحمت یه کوچکترشم
برای دشمنای داخلی طراحی کنین..!



منبع:
http://www.complot-mainz.de/uploads/tx_rgsmoothgallery/Iran_atom72.jpg




۱۳۸۸/۷/۲۵

وقتی جنایتکاران شعر می گویند ! (از ناصرالدین شاه تا خامنه ای)



شعر فقط زبان موزون نیست، شعر محصول یک روند پیچیده وخلاقانه ذهنی-عاطفیست. شعر تقلای روح و ذهن و نتیجه عالی احساس و خیال در قالب زبان است.
شعر، به گوهر، انسانی است. گوهری كه دیکتاتورها آنرا فاقدند. فرق شعر دیکتاتورها با شعر انسانها در همین گوهر ا
نسانی است.

الهام شاعرانه به حکم رهبری حاصل نمی شود. شعرسرایی یک کار ذاتأ انسانی است و این با نفس استبداد منافات تام دارد.

اشعار امثال ناصرالدین شاه، خمینی و خامنه ای ماندگار نیستند، چون انسانی نیستند.
شعرهای اینان همه تقلیدی و تقلبی است.

چند نمونه
-------

ناصرالدین شاه، شاه مستبدی که خون امیرکبیر را ریخت، هم اشعار دینی دارد، هم شعرهای عارفانه:
في المثل اين ابيات در مدح اهل بيت و ائمه:

عيد مولود اميرالمؤمنين شد
عالم دنيا و عقبي اولين شد
از براي مژده اين عيد حيدر
جبرئيل از آسمان سوي زمين شد

این بيت هم بعد از زيارت كربلا منسوب به اوست: گر در حرم ات آينه كاري كردم ‎/ كاري نه سزاي شهرياري كردم

ناصرالدین شاه غزلیات عاشقانه هم سروده:

وقت مردن تیشه با فرهاد گفت
عشق را نتوان شمردن سرسری
بس که غارت کرده دلها را به ناز
خسته شد چشمانت از غارتگری
هم نگاهت رشک آهوی ختن
هم خرامت غیرت کبک دری
هم به سیرت از ملک پاکیزه تر
هم به صورت از پری زیباتری
من گوی مراد می ربودم آنروز
آن روز که بود روز هل من ناصر
ای کاش که "ناصر" تو بودم آنروز


خمینی و خامنه‌ای هم همینطورند:

خمینی، در بحبوحه سیاهترین دهه تاریخ ایران (دهه شصت)، چنین می‌‌سراید:

امشب که در کنار منی خفته چون عروس
زنهار تا دریغ نداری کنار و بوس
ای شب بگیر تنگ به‌بر نوعروس صبح
امشب که تنگ در بر من خفته این عروس
یارب ببند بر رخ خورشید راه صبح
در خواب کن مؤذن و در خاک کن خروس

به گفته صدرالدین الهی این شعر خمینی در وصف فاطی، تقلید این شعر سعدی است:
امشب مگر به‌وقت نمی‌خواند این خروس
عشاق بس نکرده هنوز از کنار و بوس
.
.
ببند یک نفس ای آسمان دریچۀ صبح
بر آفتاب که امشب خوش است با قمرم



از خامنه‌ای، در گیرودار بگیر و ببند و شکنجه زندانیان، این شعر منتشر می شود به مناسبت روز جهاني ناشنوايان:


آيينه‌ايم و هرچند لب بسته‌ايم از خلق
بس رازها كه دانيم ما را تو مي‌شناسي

خامنه ای لال نیست، اما بجای گفتن از راز کودتا، شروور گویی می کند.



سرودن این شعرها بعد از خون ریزی، تلاشی است برای ایجاد تعادل روحی-‌روانی. تلاش برای شستن روح از خون.
این تلاش عبث است!

برخی از این جنایتکاران، در کار دین مرجع تقلیدند. اما در شعر ناچار ازدیگران تقلید می کنند. شعر اینان در قیاس با شعر بزرگان ش
اعری، "شروور" است:

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست / عرض خود می بری و زحمت ما می داری




۱۳۸۸/۷/۲۲

خامنه ای مخوف !


داشتم فیلم "ایوان مخوف" آیزنشتاین را می دیدم، كه دیدم در مخافت عجب شباهتی است بین آن ایوان و این خامنه ای: هردو کار زمامداری را با عوامفریبی آغاز، و با قتل عام تمام کردند.

این دو نه تنها جنون و جنایاتشان، كه قیافه وظاهرشان هم به هم شبیه است: بر سر ایوان عمامه بگذارید، ببینید چقدر به خامنه ای شبیه می شود.



چند تا تصویر از ایوان مخوف:

- تصاویر ایوان مخوف در فیلم آیزنشتاین
- یک پرتره از ایوان مربوط به قرن هفدهم
- تابلوی ابلیا رپین نقاش انقلابی روس در همین مورد: اینجا ایوان مخوف را می بینیم که از سر جنون پسرش را به ضرب عصا کشته و ناباورانه در ماتمش نشسته.























































تصاویر ایوان مخوف در فیلم آیزنشتاین






یک پرتره از ایوان مربوط به قرن هفدهم که درآن سعی شده چهره خوبی از ایوان ارائه شود










تابلوی ابلیا رپین نقاش انقلابی روس در همین مورد: اینجا ایوان مخوف را می بینیم که از سر جنون پسرش را به ضرب عصا کشته و ناباورانه در ماتمش نشسته.




پانویس:

ايوان چهارم سال 1547 ميلادي (در سن 16 سالگي) در مسكو به تخت سلطنت روسيه نشست و خود را تزار ناميد.
او كه به دليل جنایات جنون آمیزش به ايوان مخوف ملقب شد، در سال 1584 (در سن 55 سالگي) درگذشت.





۱۳۸۸/۷/۲۱

این تابلو را اگر خوب نگاه کنید، مدتها به فکر فرو می‌‌روید



این تابلو را اگر خوب نگاه کنید، مدتها به فکر فرو می‌‌روید. اگر اینطور بشود، آنوقت می‌‌شود گفت که تابلو را دیده اید.

این تابلویی از رنه ماگریت، نقاش سوررئالیست بلژیکی است.

موضوع تابلو تجاوز است.


منبع:

http://www.farea.com/artists_createurs/gui_alessandro_numerique/Hommage_Magritte.jpg

http://chachmanbidar.blogspot.com/2009/08/blog-post_13.html

http://www.musee-magritte-museum.be/Portail/Site/Typo3.asp?lang=FR&id=languagedetect


۱۳۸۸/۷/۱۸

به کدام جهنم می خواهید بروید؟




به کدام جهنم می خواهید بروید؟

این در جهنم است، اثر آگوست رودن، بر اساس دوزخ، از کتاب کمدی الهی دانته.

این تابلو سقوط به جهنم است، که دیرک بوتس (Dieric Bouts) سال ١٤٦٨خلق کرده.

این هم خود جهنم:
این تصویر جهنم از دایرةالمعارفی بنام هورتوس دلیسیاروم
(Hortus Deliciarum به معنی‌ باغ خوردنی‌های خوشمزه) گرفته شده. این دایرةالمعارف در یک معبد در سال ۱۱۹۵ تهیه و با ۳۵۰ مینیاتور دینی مصور شده است.

این هم صحنه ای از جهنم که نقاش ایتالیایی کوپو دی مارکووالدو Coppo di Marcovaldo در نیمه قرن سیزدهم کشیده.


راه گریزی نیست. در سایر ادیان هم از جهنم گریزی نیست:

این تصویر از قرن دو
ازدهم، حوض خون نام دارد. این قسمتی‌ از جهنم، بنا به اعتقاد ژاپنی ‌بودایی است، که مخصوص زنان است.


در همه ادیان، تصور جهنم، ترس در دلها می افکند.

البته این تصور
، به برکت سی سال حکومت اسلامی، موضوعیت خود را نزد ایرانیان تا حد زیادی از دست داده است.

حکومت اسلامی، با اوین، گوهردشت وکهریزک، چنان جهنمی برای ایرانیان ساخت، که دیگر جای چندانی برای هراس از جهنم باقی نمی ماند.




این در جهنم است، اثر آگوست رودن، بر اساس دوزخ، از کتاب کمدی الهی دانته







این تابلو سقوط به جهنم است، که دیرک بوتس (Dieric Bouts) سال ١٤٦٨خلق کرده.









این هم خود جهنم








این هم صحنه ای از جهنم که نقاش ایتالیایی کوپو دی مارکووالدو Coppo di Marcovaldo در نیمه قرن سیزدهم کشیده.










این تصویر از قرن دوازدهم، حوض خون نام دارد. این قسمتی‌ از جهنم بنا به اعتقاد ژاپنی ‌بودایی است که مخصوص زنان است.



۱۳۸۸/۷/۱۴

آقا تکلیف این "حق مسلم ما" چی‌ شد؟



ما که که تو نظام ولایت فقیه هیچ حق و حقوقی نداریم، دلمون خوش بود دست کم یه جایی یه "حق مسلم" داریم. حالا می بینیم اونم مالیده.

سر اون راحل هم همین بساط بود : چند سال صبح تا شب "جنگ جنگ تا پیروزی" سر دادند و رو در و دیوارا "اگر جنگ بیست سال هم طول بکشد، ما ایستاده ایم" نوشتند، آخرش راحل گفت: غلط کردم، و جام زهر شکست رو سر کشید.

حالام بعد از اون همه الدرم بلدرم و جشن‌های هسته‌ای و حلقه زدن کفن پوشها دور نطنز و...معلوم می شه همش خالی بوده و فعالیت هسته‌ای ما اصلا هسته نداره!


۱۳۸۸/۷/۱۳

نخستین شاهکار نقاشی کارگری جهان !








این از اولین تابلوها از صنعتی شدن آلمان است، که جزو شاهکارهای نقاشی رئالیستی محسوب می شود.

اولین تابلوی کارگری جهان توسط کسی کشیده شده، که با کارو کارگری سروکاری نداشته و از روی سفارش، کتاب زندگی گوته و تاریخ فریدریک کبیر را مصور می کرده است.

آدولف منتزل سه سال (٧٥-١٨٧٢)
روی این تابلو کار کرد، تا بتواند "کار" را نشان بدهد: اینجا چهره مغرور کارگران و همکاری آنها را در تولید ریل آهن می‌‌بینیم.
با رشد جنبش کارگری، این تابلو را مثالی برای استثمار کارگران تعبیر کردند. اما خود نقاش در موقع کشیدن تابلو هیچ قصد سیاسی در افشای استثمار نداشت. او یک تابلوی رئالیستی خلق کرده، که عناصر امپرسیونیسیتی (بازی نور و سایه ها) در آن نقش مهمی دارند.

تقریبا ده سال قبل از خلق این تابلو، اولین‌ اتحادیه کارگری آلمان در سال ۱۸۶۳
تأسیس و اولین بیمه کارگری سال ۱۸۸۳ برقرار شد.

اسم نخست تابلو "سیکلوپن‌های مدرن" بود. سیکلوپنها
(Cyclopen) در اساطیر یونان کارگران و خدمتگزاران خدای آهنگری بودند، که در درون کوه‌های آتش فشان، سلاح برای خدایان می‌‌ساختند. اینجا اما کارگران، در کوره کارخانه ریل آهن تولید می‌‌کنند، برای خدای سرمایه!

چنانکه می بینیم، انسان و آهن و آتش همه در کارند، تا ریل آهن تولید کنند. روشن است که کارگران است
ثمار می شوند، روشن است که آنها نه برای خودشان، که برای سرمایه داران تولید می‌‌کنند؛ اما این چیز‌های روشن در محیط دود آلود و خفه این کارخانه روشن نیست. ما اینجا فقط کار و تولید آهن را می‌‌بینیم.

شاهکار هنرمند نیز درهمین است: او واقعیت زمان خود را آنطور که دیده و احساس کرده، نشان داده، تعبیر و تفسیر آن‌ به عهده ماست.



Adolph Menzel (1815 -1905) : Eisenwalzwerk

http://de.academic.ru/pictures/dewiki/65/Adolf_Friedrich_Erdmann_von_Menzel_021.jpg



پانویس:

  • روشن است که منظور از کارگری، کارگری صنعتی است.
  • اصطلاح رئالیسم را در مقابل کلاسیسیم و رمانتیسم، نخستین بار گوستاو کوربه فرانسوی در نمایشگاه آثارش با عنوان „Le realism G. Courbet“ بکار برد. او هنر قرن نوزدهم را رئالیستی می داند. تابلوی" سنگ شکنان" کوربه، از تابلوهای معروف این سبک است.
  • اونوره دومیه، ژان-فرانسوا میله و الیا رپین هم در پیشبرد رئالیسم قرن نوزدهم نقش مهمی داشته اند.
Honoré Daumier (1808–1879), Jean-François Millet (1814–1875), Ilja Repin (1844–1930)

  • از جمله کارهای مهم دیگر منتزل، این بود که نخستین بار در تاریخ نقاشی آلمان، با کشیدن تابلوی تشییع جنازه قربانیان ابقلاب ۱۸۴۸، غیر مستقیم دستگاه قدرت شاه را مورد انتقاد قرار داد.



۱۳۸۸/۷/۱۲

نقاش بزرگی كه درد کشان، درد را کشید !






فریدا کالو، نقاش مکزیکی، در هجده سالگی، از مرگ در تصادف، جان به در برد، اما یک عمر اسیر درد و رنج مزمن بود


بارها در ناحیه ستون فقرات مورد عمل جراحی قرار گرفت، اما قرار نگرفت و بدنش سالها در گچ  بود و بیشتر تابلوهایش را در حال خوابیده بر تخت کشید.


مرگش در سال ۱۹۵۴ از سوی بسیاری به خودکشی تعبیر شد.

تابلوی "خودکشی دورتی هیل"، زنی زیبا را نشان می دهد، كه بعد از مرگ همسرش در سالهای بحران مالی، و از دست دادن کار بازیگری اش درهالیوود، امنیت مالی و اجتماعی خود را از دست رفته دید و درهم شکست. او چندی بعد، ورشکسته و افسرده، لباس زیبایش را پوشید، یک دسته گل خوشرنگ به سینه اش زد، و خود را از آپارتمانی در نیویورک  به بیرون پرت کرد.

من ندیده ام کسی صحنه مرگ، از لحظه پریدن از پنجره، سقوط، و پخش خیابان شدن را چنین زنده و تپنده، با قلم نقاشی مثل یک داستان شرح بدهد.


ترکیب نیمه سوررئالیستی و رئالیستی این تابلو شگفت انگیز است و اثرش با رئالیسم جادویی در ادبیات برابری می‌‌کند


Frida-Kahlo (1907-1954) - Der Selbstmord der Dorothy Hale




پانویس:

این تابلو به سفارش دوست دورتی، که ناشر یک مجله مد بود، کشیده شد.

 فریدا کالو این تابلو را به شیوه تابلوهای
اretablo) ex-voto
کشید.
این جور تابلوها یک روایت مذهبی تراژیک را شرح می دهند که بادخالت یک فرشته آسمانی به خیر و خوشی تمام می شود. متنی هم به طور خلاصه در زیر تصویر نوشته می شود.

 سفارش دهنده این تابلو که انتظار یک پرتره را داشت، از دیدن این تابلو حیرت زده شد. یک فرشته بالای تابلو تصویر شده بود، که به خواهش سفارش دهنده تابلو حذف شد و متن پائین تابلو هم کمی تغییر کرد. سفارش دهنده تابلو می‌‌خواست تابلو را به مادر عزادار دورتی اهدا کند، و نمی خواست او هم مثل خودش از دیدن تابلو شوکه شود.

فریدا کالو در موقع کشیدن این تابلو از همسرش جدا و افسرده و در خیال خود کشی‌ بود



فریدا کالو از نظر سیاسی هم فعال بود. او با تروتسکی دوستی‌ داشت و سال ۱۹۳۶ که جنگ داخلی اسپانیا شروع شد، او همراه هنرمندان دیگر کمیته‌ای در دفاع از آزادی خواهان تشکیل داد.

    • منتقدان در مورد کالو:
    "فریدا کالو به این دلیل موفق است که قادر به نشان دادن چیزی است که معمولا نمی‌توان نشانش داد. او این کار را با قدرت تصویرگری‌اش انجام می‌دهد.. و این تنها دلیل ِ یکتایی اوست." (دیه‌گو ریورا)

    "فریدا کالو در اغلب تابلوهایش چنان خود و زندگی‌اش را تصویر می‌کرد که پیش از آن کسی در تاریخ هنر از این فرم خودنگاری استفاده نکرده بود و سابقه نداشت که کسی شخصیت، داستان و موجودیت خود را با چنین سبک پیچیده‌ای تصویر کند و همان‌گونه که خودش را تصویر کرده، زندگی کند..." (کتوفون وابرر)

    " ..آ‌نچه فریدا کالو می‌گوید به همه ما مربوط می‌شود. او زندگی‌اش را پیش روی ما می‌گستراند، چون جادو در ما اثر کرده و با زندگی‌مان در می‌آمیزد." (کتوفون وابرر


    فهرست وب‌لاگ‌های ايرانی